عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



 

شوخی با پیامبر: دارم کفش هایتان را می خورم

چشمان ابا هریره،در پی پیامبر بود.در کمین فرصتی نشسته بود تا کفش های پیامبر را بردارد. پیامبر،کفش هایش را درآورد و وارد منزل شد.

ابا هریره،آرام و خون سرد،یواشکی کفش های پیامبر را برداشت و به طرف بازار به راه افتاد،بدون این که کسی متوجّه شود.

اباهریره،در راه،خرما فروش را دید و گفت:«این کفش ها را در ازای خرما می خری؟».

خرما فروش،مقداری خرما از سبد برداشت و به ابا هریره داد و کفش های پیامبر را از او خرید. ابا هریره نیز خرماها را گرفت و به طرف خانه رسول خدا به راه افتاد.ابا هریره آرام و خون سرد، خرما به دست،خدمت رسول خدا رسید و گوشه ای نشست.

ابا هریره تا نشست،مشغول خوردن شد.

پیامبر که در جمع یاران نشسته بود،تا چشمشان به ابا هریره افتاد فرمودند:

«ابا هریره! چه می خوری؟».

ابا هریره با لبخند جواب داد:«ای رسول خدا ! دارم کفش های شما را می خورم ».

 

بحار الأنوار،ج 16،ص 295.





:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 796
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : سه شنبه 30 خرداد 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com